به بهانه سخنان اخیر بیژن عبدالکریمی
محسن گودرزی نوشت:
سخنان بیژن عبدالکریمی در برنامه «به افق فلسطین» شبکه افق حرف و حدیثهای زیادی به راه انداخت. ایشان در این برنامه از یک طرف تودههای جامعه ایرانی را تبدار معرفی کرد که تحت فشارهای مختلف به هذیانگویی افتادهاند و از طرف دیگر بخش وسیعی از روشنفکران را به دلیل حمایت از اسرائیل مورد انتقاد قرار داد.
عبدالکریمی نتوانست ناراحتی و عصبانیت خود از روشنفکران را پنهان کند، روشنفکرانی که دیگر باید بهعنوان یکی از اصلیترین مسائل معاصر جامعه ایرانی از آنها یاد کرد. اما این روشنفکران که عبدالکریمی به آنها انتقاد میکند، کیستند و چه مختصاتی دارند؟
روشنفکر امروز ایرانی قدرت تحلیل ندارد. عدهای از ایشان خستهاند؛ عدهای، حیا را خورده و آبرو را قی کرده و عدهای دیگر، عافیتطلب شدهاند.
اینان امروزه برجعاجنشین شدهاند و بریده از جامعه. بریده از درد ملت و منقطع از تاریخ.
ایشان به هرچیز میمانند، مگر مردمانی آگاه و عالم. روشنفکر در جامعه ما رو به هر چیز نهاده، الا آبادانی و روشنایی. او نه میراثدار دردمندان تاریخ است و نه روشنیبخش و نویدبخش آزادگان و آیندگان. هیچ است؛ متوقف شده در انبوه اطلاعات، نظریهها و رویکردهای بیحاصل. هیچ است؛ فارغ از معرفت و عشق و مردانگی.
این کدامین رویکرد و فعل و انفعالات شیمیایی در ذهن است که روشنفکر ایرانی را به سکوت درباره جنایات غزه واداشته و این کدامین شرافت، مردانگی و تحلیل است که او را به حمایت از صهیونیستها روانه کرده است؟
روشنفکر امروز ایرانی، نه جایی در تاریخ دارد و نه نشانی در سند مردانگی از خود برجای گذاشته است. همین روشنفکر است که به قول بیژن عبدالکریمی جامعه را تبدار کرده است. روشنفکری که باید در سمت درست تاریخ بایستد، ترجیح میدهد یا سکوت کند یا بیشرافتی و جهل را زمزمه کند. نقش چنین روشنفکرانی در تبداری جامعه، بیشتر از مشکلات اقتصادی و اجتماعی نباشد، کمتر نیست.
🔹خلاصه آنکه قاطبه روشنفکر امروز ایرانی دیگر روشنفکر نیستند؛ شبهروشنفکرانی، اختهاند! اینان نه راهی به رهایی میگشایند و نه فرازی به فردا دارند! اینان خستهتر و ناقصالخلقهتر از آنند که فکرش را میکردیم!/فرهیختگان